söndag 16 januari 2011

آقای خزعلی مرده این انقلاب بهتر از زنده آن است

مهدی خزعلی در وبسایت خودش از رو به مرگ بودن انقلاب نالیده . این هم پاسخ من


آقای خزعلی این انقلاب یک به قول خودت یکی از محصولاتش 200 هزار شهید و بیش از یک میلیون مجروح است مرده اش بسیار بهتر از زنده اش است.
تو دوست داری این نظام بماند و بیشتر بکشد؟

برای مرگ این انقلاب آدم کش لحظه شماری می کنیم


ما را چه شده است؟ 32 سال پیش در چنین روزی غریو شادی سر دادیم، فرار دیکتاتور را جشن گرفتیم، تیتر بزرگ روزنامه‌ها این بود: " شاه رفت " چقدر شاد بودیم، در پوست خود نمی‌گنجیدیم، سر از پا نمی‌شناختیم، یکی شیرینی می‌داد، دیگری شربت، هرکس به دنبال دوستی بود تا تنگ در آغوشش گیرد و آزادی را به او تبریک گفته و هیجان خود را تخلیه کند.
   آن روز به حال کشورهای تحت ظلم و ستم تاسف می‌خوردیم، با خود می‌گفتیم: کی 

می‌شود که همه ملت‌ها از بند شاه و سلطان و خان و شیخ و ملک و پادشاه و امیر و قائد و فرمانروا و سرور و سالار و والی و غیره و ذالک رها شوند و خود بر سرنوشت خویش حاکم باشند، چون ما !
  بعد از آن بود که احساس کردیم رسالتی بر دوش داریم تا همه مردمان و مظلومان عالم را بیدار کنیم و از ظلم و ستم مستبدان و مستکبران نجات بخشیم! شعار صدور انقلاب که یک شعار فرهنگی و اعتقادی بود متاسفانه توسط جهال به حربه ای برای دخالت در امور داخلی سایر بلاد بدل و موجب بروز جنگ و فتنه شد. از سوی دیگر بیرون ما مردم را کشته بود و درونمان خودمان را ! پس مردم هم آزرده از رفتار ما انقلابیون بودند! تا جایی که وقتی از آن برادر ارمنی می‌پرسند: " نظرت راجع به صدور انقلاب چیست؟" با لهجه شیرین ارمنی به طنزمی‌گوید: " خیلی خوب است، همه اش را صادر کنید! " 
  ظاهراً آقایان رجال سیاسی همه اش را صادر کرده اند و چیزی برای خودمان نگه نداشته اند! 
امروزدولت ایران هم پیمان دیکتاتورهای جهان شده است، زین العابدین بن علی - دیکتاتور تونس - که در سال 1357که مردم ایران در تظاهرات خیابانی شهید می‌دادند، دست در دست شاه داشت، برای تبریک دور دوم احمدی نژاد از دیگران سبقت می‌گیرد و این در حالی است که باز مردم در تظاهراتند! و وقتی مردم تونس قیام می‌کنند و خیابان‌های تونس از خون شهیدان مسلمان رنگین می‌شود و دیکتاتور فرار می‌کند، در میان سران رژیم انقلابی ایران  خبری از شادی نیست! نه پیام تبریکی به مردم مسلمان تونس، نه افتخاری بر صدور انقلاب، برعکس با فرار بن علی گویی ترس همه را فرا می‌گیرد! پا ها سست و دست‌ها می‌لرزد، رنگ از رخساره‌ها می‌پرد، سکوتی مرگبار در رسانه‌های جناح حاکم حکمفرماست، گویی این بار نگران ورود انقلابی هستند که خود صادر کرده اند!  کجاست تیترهای انقلابی که تمام صفحه اول روزنامه را بگیرد که : " دیکتاتور رفت! "  نکند ما در بن علی آینده خویش می‌بینیم! نکند که دیگر انقلابی نباشیم و دیکتاتور شده باشیم! 
  یک روز هم صدام دیکتاتور عراق که دستش تا مرفق به خون شهیدان ما آغشته بود بردار شد، باز هم از شادی قابل انتظار از مرگ دیکتاتوری که بیش از 200 هزار جوان ما را به شهادت رسانده و یک میلیون جانبازروی دست ما گذاشته خبری نبود، ما که در مبارزه با شاه فقط 2718 شهید داده بودیم، در رفتن او چنان جشن می گیریم ، در مرگ صدام که 200 هزار نفر را به شهادت رساند چنین جشنی نمی‌گیریم و حتی هم پیمانان فلسطینی ما سه روز عزای عمومی اعلام می‌کنند! نکند ما راه را اشتباه می‌رویم؟! 

 هم پیمان و همسنگر دیگر دولت ما کیست؟ هوگو چاوز، دیکتاتور معتاد و دائم الخمر و الکلی ونزوئلا، اورا که هماره دست در گردن و آغوش فواحش دارد و بدون کوکائین نمی‌تواند زندگی کند، در آغوش می‌کشیم و چفیه‌ی رزمندگان دفاع مقدس را بر گردنش می اندازیم! جای همت و باکری خالی!
  بهترین هم پیمان ما کیست؟ بشار اسد رئیس جمهورمادام العمر سوریه، که این منصب را از پدر به ارث برده است، و مثل پدر و صدام همیشه بالاتر از 98 درصد آرای ملت را بدست می‌آورد! و کور مادرزاد هم می داند که این نشدنی است، مگر به مدد امدادهای غیبی! و مردم سوریه با فقر و فاقه دست و پنجه نرم می‌کنند.

امروز دولت وحدت ملی لبنان را ساقط می‌کنیم و نگران محاکمه عاملان و آمران ترور رفیق حریری ( نخست وزیر اسبق لبنان)  هستیم، اگر معتقدیم که رفیق حریری را موساد بقتل رسانده است، چرا کابینه پسرش - سعد حریری - را ساقط می‌کنیم؟ چرا نگران دادگاه ترور رفیق حریری هستیم؟ ما که با ترور مخالفیم؟ ما که در این ترور نقشی نداشته‌ایم؟ از چه می‌ترسیم؟
  نکند ما عوض شده باشیم، دیگر آن انقلابی که مرزهای اندیشه را در می نوردید نباشیم، نکند اهل معامله و زد و بند شده باشیم، نکند با ملک حسین و ملک عبدالله و ملک فلان و شیخ بهمان همداستان باشیم! نکند با دیکتاتورها مشترک المنافع باشیم! 






  حنای دعوای ما با امریکا و اسرائیل هم دیگر رنگی ندارد، مثل خیمه شب بازی شده است، مردم مخالفت رجب اردوغان با اسرائیل را جدی‌تر و منطقی تر و مثمر ثمرتر می‌دانند، در واقع مردم دنیا می‌گویند: مخالفت ایران با اسرائیل موجب بقای اسرائیل است، اما مخالفت رجب اردوغان را جدی و واقعی می‌دانند! 
  در دموکراسی که خواسته هر نظام انقلابی است، ترکیه که بسیار پیش است، لبنان که در صدرجدول دموکراسی است، دنیا معتقد است که عراق و افغان از ما پیشی گرفته اند.
  من بر این باورم که دیر یا زود، لبنان نیز به ما پشت خواهد کرد، حنای ما در آن دیار نیز رنگ می‌بازد، حزب الله که پیشمرگ و پیشقراول سپاه ما شده است، ضربه سیاسی سنگینی را در عرصه انتخابات بعد لبنان تجربه خواهد کرد، که مسبب آن ما هستیم، حیف است که جوانان غیور و مومن حزب الله لبنان بخاطر ندانم کاری ما آزرده شوند و باورهای دینی شان در هم ریزد، اما دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد،  مراقب باشید، باورهای دینی جوانان ایرانی در معرض طوفانی سهمگین قرار گرفت، این طوفان خان و مان سوز اگر به لبنان برسد، جوانان غیور لبنانی در برابر مسئولین ما خواهند ایستاد و آن وقت چهره نظام ما در جهان اسلام و نزد جنبش های آزادیخواه دگرگون می‌شود، آن روز، روز مرگ انقلاب است. من هشدار می‌دهم تا دیر نشده بخود آیید و انقلاب اسلامی را از مرگ حتمی نجات دهید.
26 دیماه 1389 / مهدی خزعلی

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar