در این ویدیو یکی از مشاهدات خودن را بازگو می کنم.
محمد پسر شاپور کریمی مدیر کل کار امور اجتماعی فارس، هرمزگان و اصفهان تقریبا فلج بود. تعزیه خوانان برای او بسیار دعا کردند هیچ بهبودب حاصل نشد. مهرداد جنگجو که یک فیسیو تراپیست بود این بچه فلج را راه انداخت
واقعیتی که من دیدم مهرداد جنگجو معجزه کرد نه ابوالفضل البته مهرداد جنگجو هم ادعای معجزه نداشت او شغل خود را انجام داد
با توجه به اینکه به دلیل وزش باد گاه صدا خوب شنیده نمی شه مظلبی را که گفتم براتون می نویسم
محمد پسر شاپور کریمی مدیر کل کار امور اجتماعی فارس، هرمزگان و اصفهان تقریبا فلج بود. تعزیه خوانان برای او بسیار دعا کردند هیچ بهبودب حاصل نشد. مهرداد جنگجو که یک فیسیو تراپیست بود این بچه فلج را راه انداخت
واقعیتی که من دیدم مهرداد جنگجو معجزه کرد نه ابوالفضل البته مهرداد جنگجو هم ادعای معجزه نداشت او شغل خود را انجام داد
با توجه به اینکه به دلیل وزش باد گاه صدا خوب شنیده نمی شه مظلبی را که گفتم براتون می نویسم
با درود بر شما همشهریان گرامی
راجع به شفا دادن محرم و عاشورا می خوام صحبت کنم
اول دلیل اینکه اینجا اومدم براتون توضیح بدم که همونطور که می بینید اینجا برف باریده
در این کشور هیج کمبود برف و بارون وجود نداره
یکی از این آخوندها چند روز پیش گفته بود بارش کم و خشکسالی در ایران به دلیل بی حجابی خانمهاست
مردم این آخوند دروغ می گه
اینجا پشت سر من زمین فوتباله دخترها می آن با شورت فوتبال بازی می کنند.
پانصد متری من هم دریا هست. تابستونها خانمها می آن کنار دریا شنا می کنن و با شورت کرست رو ماسه های ساحل می خوابند
هیچ کمبودی هم از نظر بارندگی ندارند
آخوند گوز را به شقیقه ربط می ده تا مردم را همیشه بدهکار و مقصر بدونه
حالا بریم بر سر موضوع شفا توماه محرم.
حالا بریم بر سر موضوع شفا توماه محرم.
در محرم باید مردمرا از خرافات دور کرد. سرگذشت پسری که در تعزیه شفا نیافت ولی در فیزیوتراپی راه افتاد. آنچه با چشمان خودم دیدم. زرقان شهری است که بین شیراز و تخت جمشید واقع شده است. در این شهر ۱۱ مسجد و حسینیه وجود دادرد ولی بیمارستان آن که ۱۵ سال از شروع ساخت آن می گذرد نا تمام است. تا حدود ۱۰ سال قبل تعزیه خوانهای این شهر به همراه چند نفر دیگر تعزیه می خواندند ولی از آن زمان یکی از اهالی شهر شابورکریمی که مدیر کل اداره کار اصفهان بود تعزیه خوانهای اصفهانی را به زرقان آورد. شاپور یا گودرز کریمی پسر معلولی داشت به نام محمد که اصلا قادر به حرکت نبود و همیشه در بستر بود (من اطلاع ندارم ولی امیدوارم خوب شده باشد). تعزیه خوانها که در جلو خانه او هم تعزیه می خواندند او را می آوردند و برایش طلب شفا می کردند. اتفاق خاصی روی نداد. چند سال بعد برای انجام کاری به فیزیوتراپی مهرداد جنگجو رفتم. مهرداد جنگجو در مدت کوتاهی تاثیر زیادی بر روی او گذاشته بود به گونه ای که خانم میثاق که در آنجا مشغول خدمت بودند دست او را گرفت و او را راه برد. مهرداد جنگجو نوجوان فلج را داشت شفا می داد. به طور حتم اگر شاپور کریمی به جای تعزیه خوانها زودتر از این فیزیوتراپیست کمک خواسته بود جواب بهتری می گرفت. من این را که با چشم خودم دیدم باور می کنم نه آنچه مداحان و تعزیه خوانها می گویند که آری فلانی فلان جا شفا یافت
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar