باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، در پيامي به مردم ايران، نوروز سال ۱۳۹۰ را به آنها و همه كساني كه اين عيد را در ايالات متحده آمريكا و سراسر جهان جشن مي گيرند، تبريك گفت. آقاي اوباما مي گويد كه «دولت ايران دچار ترس شده است» و تاكيد كرده كه آينده ايران با ترس شكل نخواهد گرفت، آينده ايران از آن جوانان است.
متن كامل پيام باراك اوباما به مناسبت جشن نوروز به شرح زير است:
من امروز مي خواهم بهترين آرزوهاي خود را به همه كساني كه نوروز را در ايالات متحده جشن مي گيرند تقديم دارم. من هر سال در دوره رياست جمهوري خود اين روز را با خطاب مستقيم به مردم ايران بزرگ داشته ام.
اين كاري است كه من مايلم يك بار ديگر انجام دهم.
امروز براي مردم ايران جشني به منظور گردآمدن با دوستان و خانواده، براي تامل بر موهبت هاي بي همتايي است كه شما از آن برخورداريد و نيز براي چشم دوختن به نويدي است كه يك روز نو در بر دارد.
هر چه باشد، اين فصل، فصل اميد و بازآفريني است. و امروز، ما مي دانيم كه اين فصل نويد بخشي در سراسر خاورميانه و شمال آفريقا نيز هست، هر چند كه هنوز چالش هاي عظيمي نيز بر جاي مانده اند.
من بر اين باورم كه برخي از ارزش ها- آزادي تجمع و تشكيل انجمن، توانايي ابراز آنچه كه در فكر داريد و انتخاب رهبران- جهاني هستند. و آنچه كه ما در سراسر منطقه مي بينيم پافشاري براي پاسخگو بودن دولت ها در برابر مردم است.
ولي ما همچنين مي دانيم كه اين جنبش ها منحصر به همين چند ماه گذشته نبوده اند. همان نيروهاي اميدي كه ميدان تحرير را در نورديدند در ژوئن ۲۰۰۹ در ميدان آزادي ديده شدند. و درست به همانگونه كه مردم منطقه بر حق انتخاب خود براي اينكه چگونه حكومتي داشته باشند پاي فشرده اند، دولت هاي منطقه نيز در پاسخ خود داراي انتخاب هستند.
تا به حال پاسخ دولت ايران اين بوده است كه براي حفظ قدرت خود اهميتي به مراتب بيشتر از احترام به حقوق مردم ايران قائل بوده است. طي مدتي نزديك به دو سال، پيكاري از ارعاب و نقض حقوق در جريان بوده است. مردم ايران – از پير و جوان؛ زن و مرد؛ ثروتمند و فقير- در معرض تعقيب و آزار قرار داشته اند. صدها زنداني زنداني عقيدتي در زندان ها به سر مي برند. بي گناهان ناپديد شده اند. روزنامه نگاران را خاموش كرده اند. زنان در معرض شكنجه قرار گرفته اند، كودكان به مرگ محكوم شده اند.
جهان با اضطراب به نظاره اين اعمال بيدادگرانه نشسته است. ما شاهد بوده ايم كه نسرين ستوده به خاطر دفاع از حقوق بشر به زندان افتاده است؛ جعفر پناهي به زندان رفته و قادر به ساختن فيلم هاي خود نيست؛ عبدالرضا تاجيك به خاطر اينكه روزنامه نگار است روانه زندان شده است. جامعه بهاييان و مسلمانان صوفي به خاطر اعتقاداتشان مجازات شده اند؛ محمد وليان، يك دانشجوي جوان، به خاطر اينكه سه تا سنگ پرتاب كرده، به مرگ محكوم شده است.
اين انتخاب ها نشانه نيرومندي نيست، آنها ترس را نشان مي دهند. زيرا وقتي دولتي تا آنجا از مردم خود وحشت دارد كه به آنها حتي اجازه دسترسي به اطلاعات يا برقراري ارتباط با يكديگر را نمي دهد، اين به خودي خود گويا است. اما آينده ايران با ترس شكل نخواهد گرفت، آينده ايران از آن جوانان است- جواناني كه سرنوشت خود را تعيين مي كنند.
بيش از ۶۰ درصد مردم ايران بعد از سال ۱۹۷۹ چشم به جهان گشوده اند. شما پايبند زنجيرهاي گذشته نيستيد- نفرت انحراف آفرين از آمريكا كه از آن نه كار و نه فرصت به وجود مي آيد؛ يك دولت سختگير و غير پاسخگو؛ جلوگيري از اين كه مردم ايران توان بالقوه خود را به تحقق در آورند، از ترس اين كه مبادا اقتدار دولت متزلزل شود.
به جاي آن – شما مردم جوان ايران- هم فرهنگ باستاني ايران و هم توان شكل دادن به كشوري را كه در برابر خواست هاي شما پاسخگو باشد در خود داريد. استعداد، اميدها و گزينه هاي شما به آينده ايران شكل خواهند داد و به روشن ساختن جهان ياري مي دهند. و هر چند كه زمانه تاريك جلوه مي كند، مي خواهم بدانيد كه من با شما هستم.
در چنين روزي- در جشني كه همانند پلي ميان گذشته و آينده گسترده است- مي خواهم سخنانم را با نقل قولي از شاعر سيمين بهبهاني، زني كه سخنانش جهان را به لرزه افكنده اند، حتي اگر از سفر او فراي مرزهاي ايران جلوگيري به عمل آمده است، پايان دهم: «اگر چه پيرم ولي هنوز مجال تعليم اگر بود/ جواني آغاز مي كنم كنار نوباوگان خويش/ حديث حب الوطن ز شوق بدان روش ساز مي كنم/ كه جان شود هر كلام دل چون برگشايم دهان خويش.»
باشد كه اين فصل جواني دو باره اي براي همه ايرانيان به ارمغان آورد- زماني كه در آن يك فصل نو زاينده زندگي دوباره اي است. از شما سپاسگذارم. و عيد شما مبارك
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar